باغستان

جانم فدای آنکه دلش با زبان یکیست

باغستان

جانم فدای آنکه دلش با زبان یکیست

دنیای مجازی

دنیای مجازی

 

بشنو از نی چون شکایت میکند

از جدائیها حکایت میکند

کز نیستان تا مرا ببریده اند

از نفیرم مرد و زن نالیده اند

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش

باز جوید روزگار وصل خویش

ثانیه ها به سختی و کندی می گذرند ، دلتنگم و کم حوصله ، احساس غریبی دارم ، دلم بهانه جوئی می کند، چشمهایم بدنبال کسی می گردند که ندیده اند ، حرفهایش آشنا و دلنشین است ولی از پس پرده ای از نور بگوش رسیده اند ، آری پرده ای از نور ، آن چیزی که پرده های ظلمت و حجاب را بر می دارد اینجا خود پرده است  ، آری اینجا نور حجاب است .

اینجا همه چیزها مجازیند ، تصویرها ، اسمها ، عشقها ، اینجا سایه ها راه میروند ، حرف می زنند ، می خندند ، ایراد می گیرند ، عشق می ورزند ، و ... ولی آدمها در سایه اند ، در پشت نور مخفی شده اند و مبهوت سایه ها را می کاوند ، دنیای مجازی! ، در دنیای مجازی با یکدیگر بازی می کنیم ، در دنیای مجازی یکدیگر را عزیزم صدا می کنیم ، در دنیای مجازی عشق می ورزیم ، در دنیای مجازی از یکدیگر دفاع می کنیم ، آری اینجا بازیها ، محبتها ، عشقها و تعهدها همه مجازیند! چه وحشتناک! .

حاضر نیستیم در دنیای واقعی روی یکدیگر را ببینیم ، حاضر نیستیم نشانی واقعی از یکدیگر داشته باشیم ، حاضر نیستیم صداقت یکدیگر را بپذیریم ، صداقت در دنیای مجازی محکوم به فناست ، در دنیای مجازی عشق پاک می میرد ، گریه و دلتنگی جای شادی و نشاط را می گیرد ، غم حکمفرما می شود ، زندگی در تاریکی و پنهان شدن در نور! روزگار غریبیست ، عشق نیروی رسالت خود را از دست داده است! .

چه باید کرد؟  نمیدانم ...

می خواهم باشم ولی  نه در دنیای مجازی ، میخواهم ببینم ولی نه مجازها را ، می خواهم بشنوم ولی واقعیتها را ، می خواهم حرف بزنم ولی با کسی که هست! .

در دنیای مجازی هیچ چیز واقعی نیست ، نه عشق و نه دوستی و محبت ، نه حرفها و نه نوشته ها ، اینجا هستیم ولی نه از سر راستی ، می گوئیم ولی نه از سر صداقت ! و عجیب آنکه همه ما به این دنیای مجازی معتاد شده ایم !

چرا باید اینطور باشد؟

چرا از هم می ترسیم؟

چرا خاطره هایمان را با پوچ گره میزنیم؟

نظرات 1 + ارسال نظر
نگین دوشنبه 21 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 04:07 ب.ظ http://delaram62.blogsky.com

باز سلام!
این comment آخرو بذارم ،زحمتو کم می کنم!
تاسیس وبلاگ نو بنیادتون رو تبریک میگم.
نیومده کولاک کردید!
در باره دنیای مجازی بهتون حق میدم .اما فکر کنم کمتر از کسی از این دنیا بترسه!
چون دیگه همه به این نتیجه رسیدن ،چیزی که اینجاست با چیزی که واقعا هست، فرق میکنه!


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد